با توهستم ای مسافر
ای به جاده تن سپرده
ای که دلتنگی غربت ، من و از یاد تو برده
من و از یا د تو برده
هنوزم هوای خونه عطر دیدار تو داره
گل به گل ، گوشه به گوشه ، تو رو یاد من میاره
با تو من چه کرده بودم ، که چنین مرا شکستی
بی وداع و بی تفاوت ، درد و بی صدا ، شکستی
به گذشته بر میگرد م ، به سراغ خاطراتم
تازه میشود دوبا ره ، از تو داغ خاطراتم
به تو میرسم همیشه ، در نهایت رسیدن
هر کجا باشی و باشم به تو بر میگردم از من
این تویی همیشه ی من ، توی آیینه ی تقدیر
با همه شکستم از تو ، نیستم از دست تو دلگیر
با تو من چه کرده بودم ...که چنین مرا شکستی
بی وداع و بی تفاوت .... درد و بی صدا ، شکستی
نظرات شما عزیزان: